از خود نوشتن

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

چه جوانانی! اسماعیل، می‌بینی؟ چه جوانانی!
بسیاری‌شان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشرده‌اند
و موهای صورت پسرها هنوز درنیامده. و دخترها را می‌بینی؟
چه پاهای لطیفی دارند!
جنگ است، اینجا هم جنگ است اسماعیل!
گریه نکن! فریاد نکن! دهنش را ببندید، قوانین را به هم زده است!
گریه نکن اسماعیل، جنگ است!
نفت از کنار حجره‌ها بالا می‌رود
چه معجون عجیبی! چاه‌های نفت در کنار حجره‌هاست
و در حجره‌ها جوانان نشسته‌اند!
آه، چه نفتی! شیرظلمت است این نفت!
و نفتکش‌ها در سکوت پر می‌شوند
و جوانان در سکوت پیر می‌شوند

 

بهمن 60 – فروردین 61 – تهران | رضا براهنی

  • س.م.

چرا فکر میکنیم همه مردم باید با قواعد ما زندگی کنند؟ قواعد ما، فقط قواعد خودمان است و قرار نیست اگر کسی مطابق آن رفتار نکرد، به خطا رفته باشد. قرار نیست اگر منطق کسی همراستای ما باشد، به فرد برچسب منطقی بزنیم و در غیر این صورت فرد را غیرمنطقی بخوانیم.

قرار نیست افراد را با منطق، عقاید و سلیقه خودمان قضاوت کنیم و به آن‌ها برچسب بزنیم و زورزورکی بکشانیمشان در مسیر مورد پسند خودمان. قبل از این که کسی را قضاوت کنید و در موردش حکم دهید، با خود بگویید چرا باید با خط کش عقاید خودم فلانی را بسنجم؟

 

*البته در مورد یک سری اخلاقیات ناپسند مثل قتل، تجاوز و ... صحبت نمیکنیم. امیدوارم متوجه اصل حرفم شده باشید.

  • س.م.