از خود نوشتن

زندگی چی هست اصلا؟

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۲۰ ق.ظ

دیشب کابوس های بدی دیدم. البته لازم است این را اضافه کنم که اصلا مدت هاست نتوانستم حداکثر بیش از 6.5 ساعت بخوابم و فکر کن در خواب 6 تا 6.5 ساعته کابوس هم ببینی چه نتیجه ای خواهد داشت؟

در کابوس دختری بود به شدت بیخیال. در بالکن خانه خوابیده بود. آشنا بود اما الان به یاد ندارم دقیقا چه کسی بود. از خواب بیدار شد و در همان حال شروع کرد به سیگار کشیدن...

در خواب حس عجیبی داشتم. حس اینکه آن دختر داشت به جای من زندگی میکرد. انگار سهم من از زندگی را آن دختر تصاحب کرده بود. به شدت عصبانی شدم در خواب. از اینکه چرا مدت هاست زندگی نکرده ام. از اینکه چرا همش استرس چیزی را دارم و در حال تلاشم. دلم بیخیالی دختر را میخواست. دلم میخواست رهآ باشم...

صبح تا عصر سر کارم. بعد از آن هم در خانه یا باید به یکی از برادرها برسم یا ارز دیجیتال بخوانم یا جلسه با استاد داریم یا هر کوفتی که من نتوانم حتی یک عصر تا شب را به خودم اختصاص دهم.

مدت هاست خرید دلچسب نداشته ام. دیر به دیر با دوستانم بیرون میروم. ارایشگاه مدت هاست نرفته ام. باشگاه را ترک کرده ام. کتاب دیر به دیر میخوانم و نمیتوانم کتاب سنگینی بخوانم چون تمرکزی برای ان ندارم. پوستم در حال آسیب دیدن است. ریزش موهایم از بس مقنعه روی سرم داشته ام شدید شده. از بس غذای بیرون خورده ام کیست تخمدان گرفته ام و کبدم چرب شده...

نمیدانم دارم با زندگی ام دقیقا چه میکنم...

  • ۰۰/۰۹/۱۷
  • س.م.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی